سالشمار زندگی
1316. تولد ـ تهران
1323. آغاز تحصيلات در دبستان فرخي
1329. تحصيلات حوزوياش را آغاز کرد.
1339. ورود به هيئت مؤتلفة اسلامي و آغاز مبارزات علني عليه رژيم.
1341. سخنراني برعليه انقلاب سفيد و انتخابات فرمايشي
1342. شرکت فعال در تظاهرات روز عاشورا.
1343. ازدواج کرد.
1343. طرحريزي اعدام حسنعلي منصور در هيئت مؤتلفة اسلامي.
1343. صدور حکم دستگيري سيدعلي اندرزگو و خانوادهاش
1344. آغاز فعاليتهاي جدي مبارزاتي بعد از مدتي اختفاء.
1348. شرکت در درس آيت الله دوزدوزاني، از مدرسان معروف حوزه علميه قم.
1351. سفر تبليغي به شهرکرد.
1351. اعدام انقلابي چند مستشار آمريکايي.
1352. سفر به مشهد مقدس و از آنجا به افغانستان.
1356. سفر به پاکستان، سوريه و لبنان
1357. طرحريزي ترور شاه در 23 رمضان
1357. شهادت در شب 19 ماه مبارک رمضان.
* مرد نامدار انقلاب
سيدعلي اندرزگو در جريان مبارزههاي بيامان خود عليه رژيم، براي اينکه شناسايي نشود، نامهاي مستعار فراواني برگزيد. از جمله: شيخ عباس تهراني، دکتر حسيني، اکبر حسيني، شيخ حسين، حاج حسين حسيني، سيد حسن حسيني، ابوالحسن نحوي، عبدالکريم سپهرنيا، ابوالقاسم رفيعي، سيد ابوالقاسم واسعي، دکتر جوادي، اصفهاني، سيدرضا تهراني، آيت الله موسوي، محمدحسين جوهرچي و ...
همسرش نيز نامهاي مستعاري داشت؛ از جمله: معصومه، شهين و با نام خانوادگيهايي همچون: حسيني، محمدبيگي و محمدزاده.
سيدعلي همچنين برخي از دوستانش را با نام مستعار ميشناخت. به طور مثال، مجيد توسلي را با نام مستعار «احمد احمد» صدا ميزد.
* يک کتابخوان حرفهاي بود
فهرست کتب خطي و قديمي ايشان که توسط ساواک ضبط شد 500 عنوان است.
سيدعلي، مطالعات عميق سياسي، اقتصادي و اعتقادي داشت. در کتابخانه شخصياش کتب زير به چشم ميخورد: کتاب رومن رولان (دربارة گاندي)، اسرار سازمان مخفي يهود، جاسوس چشم آبي، تفسير «پرتو قرآن»، سخنرانيهاي حضرت امام، انقلاب تکاملي (جلالالدين فارسي) و سري کتابهاي دکتر علي شريعتي... .
* چريک عابد
سيدعلي، طلبهاي بود که ذکر و تمجّد در درونش نهادينه شده بود و عشقي وافر به نماز و ادعيه داشت. چنانکه گاهي مأموريت و يا سفر مهمش را به خاطر شرکت در مراسمي عبادي به تأخير ميانداخت. با اينهمه به کارهاي تشکيلاتي و گروهي اعتقادي راسخ داشت و يکي از راههاي براندازي رژيم منحوس پهلوي را مبارزة مسلحانه ميدانست و در ايامي که در چيذر تهران بود، به جذب افراد و آموزش نظامي آنها پرداخت. همسرش ميگيود: سيد در خانه کمدي داشت که از لوازم نظامي و اسلحه پر بود و گروهي از افراد معتقد و هوادار مبارزه را سازمان داده بود[1].
* تکثير شگفتانگيز يک مرد
هزار نام داشت اما بينام و گمنام بود و هنوز هم هست. و اين دريغ را بايد فرياد کشيد بر کوچهها و خيابانها و درهاي بستة شهر و ديارمان، تا دوباره برخيزند سد زمان را بشکنند و از نو بياغازند و به تعداد شهدايمان تکثير شوند. چنانکه سيدعلي چنين بود: تکثير شگفتانگيز يک حادثه.
[1] مصاحبه با کبري سهسيلپور، مجله 15 خرداد، ص 222
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.